Thursday, June 15, 2006

دنیای جدید

این هیچ گرایی است. این نابهنگام ترین سوال هر کس است که چگونه آن چیز شده است. آن چیز کی چیز شده است و کی کی چیز شدنش مفهوم پیدا کرده که روزی در موردش سوال شود.

به نظر می رسد جهان حکم پذیر است، اما کامل نمی شود. یه نقص بزرگ یا یه اشتباه بزرگ یا خلاقه بزرگ که دوست داشته ناقص بیافریند، که دوست داشته جستجوگرانی بیافریند که ندانند به دنبال چه می گردند.

اما در این حین بعد از پرشی ناگهانی از این تفکرات بسیار نابود کننده به جمعی ساده و صمیمی از همین گمگشتگان می رسیم. برای آنها مسلم شده است که هر چیز تجرید پذیر است. آنها به بز روی آوردند. می توانستند به هرچیز دیگری روی آورند. اما هر چیز دیگری چیز دیگری است مثل دیگران دیگر.

آنها همدیگر رو دارند اگر گم شده اند. آنها می توانند با هم یه زندگی دیگر رو بازی کنند، اگر این زندگی تحمل پذیر نیست. آنها از هر دو دسته بزرگ تقسیم شده موجودی یعنی زن و مرد هستند. به نظر دیگر چیزی لازم نیست، اینها می توانند شروع به ساختن دنیای خود کنند بدون توجه به اون خلاقه بزرگ.

می توانند قوانین خود را داشته باشند و تفکرات خود را و مخلوقات خود را. خوب اولین مخلوق این جماعت رو من، یکی از آنها سعی در آفرینشش می کنم. نام او را زوکو می گذارم.

ادامه دارد....

1 Comments:

At 8:32 AM, Blogger niyoosha said...

ee!:D che naRz:D mese kozet!

 

Post a Comment

<< Home